«هاشمی رفسنجانی» که با اندیشه قدرتمداری مادام‌العمر هم در همه‌ی عرصه‌های حکومت همیشه حاکم بوده، امروز با اخراج از قوه‌ی مجریه، شدیداً کنترل خود را از دست داده است. گرچه آرای بی‌شمار!! دخترانش برای او در خبرگان کسب آبرو کرد، ولی گویا وی بیش از همه به بی‌مبنایی و غیرواقعی بودن این آراء آگاه است. اگر چنین نبود، این‌گونه «بدون کنترل» از طریق صدا و سیمای ضرغامی، روزنامه‌ی جمهوری ـ کارگزاری قیصر ـ و دیگر ابزارهای اجیر خود، وارد میدان نمی‌شود. آیا در کمال حیرت و نفرت ملی و به گونه‌ی مضحک، او قصد دارد با این «عدم کنترل» فکری، اعتقادی و سیاسی بار دیگر خود را به محک آرای ملی بگذارد؟!